از محبت و جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز. اینکه تصور کنی میتوانی روزی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثه آب کردن کوه یخ با ها است، چاره ای نیست ، باران هم که باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد.
از یه جایی به بعد احساسات
ته نشین میشود و لباس منطق
به تن میکند! دیگر دوستت دارم های
آدمها را قاب نمیگیرد تا به دیوار قلبش
بیاویزد! آدم از یه جایی به بعد عشق را
در اعماق فراموشی دفن میکند چون
خسته تر از آن است که بارها شکست بخورد!
از من نرنج
من نه مغرورم
و نه بی احساس
فقط دلخسته ام
دلخسته از اعتمادی بیجا
رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست
خدا کسیست که باید به دیدنش برویم
خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست
فقط به فکر خودت باش ای دل عاشق
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست
به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند
خطا نکردن ما غیر ناسپاسی نیست
دل از سیاست اهل ریا بکن،خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست
#فاضل نظری
خداوندا نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گم شده ام ،هم تو را و هم خودم را آزار میدهم
هرچه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو میخواهی
و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی
خدایادستم به آسمانت نمیرسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن...
سال نو بر همه شما عزیزان مبارک.
امیدوارم سال پر خیر و برکت همراه با سلامتی و دل خوش داشته باشید.
امروز 16 دی ،روز شهدای دانشجو است .روحشان شاد ، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
در زیر پلک خیس جنگل،
در سبزهای سبز جنگل
"کوچک"،
چوپان تنهایی ست
که هر غروب در نی
فریاد جنگلیها را
سرریز میکند...
جنگل صدای گمشدگی ست،
جنگل،
صمیم وحدت ماست
و چشمهای کوچک
باور نمیکند...
اینک صدای او
در پیچ و تاب سرد سیاهکل
گل میدهد
در زیر پلک خیس جنگل،
در سبزهای سبز شمالم
کوچک،
یک نام یا صداست...
آواره غم نشین
هر عصر می نوازد
آهنگ کهنه را
و با صدای نی لبکش
آنها برادرانم
گلهای هرزه را
با خون پاک خود
تطهیر میکنند...
خسرو گلسرخی