در عشق ، ابهامی وجود ندارد
ابهام ، در ماست .
نه تشریفاتی در عشق هست و نه فرضیاتی فلسفی . عشق ، رهیافتی ساده و مستقیم به زندگی ست .
کلمه ی ساده و بی پیرایه ی عشق ،
معجزه ای را در خود نهفته دارد .
مهم نیست که به چه کسی عشق می ورزی ،
متعلق عشق موضوعیت ندارد .
آنچه مهم است این است که
بیست و چهار ساعت روزت را عاشقانه سپری کنی ، همان طور که در بیست و چهار ساعت روزهایت ، بی استثنا نفس می کشی .
نفس کشیدن هدفی را دنبال نمی کند ،
عشق نیز خواهان چیزی جز خود نیست .
اگر با دوستی هستی ، نفس می کشی .
اگر در کنار درختی نشسته ای ، نفس می کشی .
اگر در آب شنا می کنی ، نفس می کشی .
یعنی هر کاری که می کنی ،
با نفس کشیدن همراه است .
عشق نیز باید همین ویژگی را داشته باشد ،
یعنی باید هسته ی مرکزی همه ی کارهای تو باشد .
عشق باید طبیعی باشد ، مثل نفس کشیدن .
در واقع ، عشق همان نسبتی را با روح دارد که
نفس کشیدن با جسم .